15 روز اول سال
سلام سلام صد تا سلام
سال نوی همگی مبارک.امیدوارم سالی پر از شادی و سلامتی برای همه ی دوست های خوبم باشه مخصوصا" برای دوستهای وبلاگی
ما سال تحویل خونه خودمون بودیم و فردای سال تحویل کوله بارمون رو جمع کردیم و راهی سراب شدیم (خانه مادر جون ... مامانم اینا رفته بودن شمال و ما به خاطر سردی هوا نشد همسفر اونا بشیم) روز جمعه رو در سراب گذروندیم و برای چند تا از بزرگان فامیل رفتیم عیددیدنی ....شنبه راهی تهران شدیم تا چند روزی مهمون عموعلی باشیم که اونم تنها نباشه .اگه بخوام بنویسم کلی وقت میبره و نمیشه .پس خلاصه وار میگم.انتظار نداشتیم اینقدر خوش بگذره ،تهران خلوت بود و آروم اکثر جاهای دیدنی رو گشتیم و لذت بردیم.ارغوان خانوم هم شکر خدا خوب همراهی کرد ولی بعضی وقت ها بهونه گیری میکرد ،آخه خانوم کوچولوی ما فقط شبها موقع خواب شیر می خوره.
رفتیم شهربازی و باغ وحش ارم که کلی ارغوان ذوق کرد و خونه چند تا از اقوام برای عیددیدنی و برج میلاد و فرحزاد و شهرک غزالی و......موقع برگشت هم رفتیم قزوین و خونه ای که مامان 4سال اونجا درس خونده بود دیدیم و چقدر صاجب خونه ام از دیدن ما ذوق کرد و ارغوانم حسابی با نوه ی حاجی خانوم بازی کرد ...
قرار بر این بود که پایان تعطیلات با مامان جون و آقا جون بریم جلفا اما به دلیل بارش برف نرفتیم و سیزدهم رفتیم یه باغ اطراف سراب...
اینم چندتا عکس در ادامه مطلب