ارغوانارغوان، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 25 روز سن داره

ارغوان آرام جان

این روز ها با گلم

1392/12/6 8:35
نویسنده : مامان فرشته
1,019 بازدید
اشتراک گذاری

گل ارغوانم سر چرخاندیم و اسفند ماه هم در حال گذر است.هفته قبل رفتیم تهران .،کلی بهت خوش گذشت .حسابی بازی و شیطنت کردی و خودت رو لوس میکردی .یه روز با بابا رفتیم خرید و وقتی برگشتیم در کمال ناباوری دیدم به حاجی بابات میگی (یوسف) یعنی دقیقا" عین مادرجونت صدا میزدی ومن و مهدی هاج و واج مانده بودیم.! وقنی میرفتیم تهران، راننده ی بابا ما رو تا فرودگاه رسوند و تو گیر داده بودی که (عمو بیا بریم تهران) ول کن هم نبودی وای ! توی هواپیما هم که مهمان دار ها رو عاشق خودت کرده بودی  و چون ردیف جلو بودیم حسابی باهاشون دوست شدی.در کل خوب بود ،اونجا مهمونی هم رفتیم . ولی دو روزی که بابا رفت اصفحان خیلی بهونه گیری میکردی و هر جا میرفتیم از بغل من پایین نمی آمدی.

از وقتی آمدم شروع کردم به خانه تکانی و تمیز کردن کمد ها و تو ام کمکم میکنی!!!!! بابا مهدی هم این هفته درگیر سمینار بابلسر هستش و از پنجشنبه میره مازندران برای ارائه مقاله و سمینار ، ما هم میریم خونه مامانم .هنوز برای تولدت تصمیم نگرفته ام که چیکار کنم .ارغوانم این روز ها بزرگ شدنت را با ذره ذره وجودم حس میکنم مخصوصا" وقتی تو مامان میشی و من دختر تو.

تمام عاشقانه های من برای تو

تمام زندگانی ام به پای تو

چند تا عکس در ادامه مطلب


 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (15)

مامانی هیما
6 اسفند 92 9:52
خاله فداش بشه اینقدر نازه دخمل خوشگله
مامان فرشته
پاسخ
خدا نکنه خاله.بوس
مامان درسا
6 اسفند 92 11:47
سلام عزیزم چه ژستای میگیره خانمی ایشالا همش شادی وخرید باشه به دلخوش استفاده کنید
مامان فرشته
پاسخ
ممنونم خاله
مامان محیا(آرام جانم)
6 اسفند 92 20:38
عاشق لم دادناتم مهربون. ووقتی ک پاهاتواونجوری روی هم میندازی ووقتی ک غرغرمیکنی ووقتی ک توی لحافاغرق میشی
مامان محیا(آرام جانم)
7 اسفند 92 16:23
شجاعت واقعی زمانی است كه شخصی بتواند از اعماق مشكلات و بدبختی ها به زندگی لبخند بزند.
زهره مامان مرسانا
7 اسفند 92 20:28
قربونت برم من ناناز خانم
رویا و حمیدرضا
9 اسفند 92 11:13
فدای تو بشم چقدر بزرگ شدی خوشگلتر میشی روز به روز
مامان فرنيا
10 اسفند 92 10:40
عكس اولي خيلي خوشمزه است ميشه بخوريش
مامان فرنيا
10 اسفند 92 10:40
عكس سومي خودتي عزيزم چه قلدرانه نشستي
شقایق مامان آرشا
10 اسفند 92 15:19
خاله فدای مهربونش بشههههه
مامان آیلین
10 اسفند 92 18:17
عزیز دلم خوش بگذره بهت هرکجا که هستی
مامان مانلی
11 اسفند 92 15:35
ای جونممممممممممممم عزیزه دل
مامان محیا(ارام جانم)
13 اسفند 92 0:33
الهی فدات ملوسک خوردنی
مامان آسیه
18 اسفند 92 15:50
عزیزم تو هم که مثل ماریا بابایی هستی
منصوره
19 اسفند 92 11:48
عزیزم نمیدونم چرا نی نی وبلاگا برا من باز نمیشن
مامان فرشته
پاسخ
منم نمیتونستم باز کنم .گذاشتم رو فارسی باز کرد
منصوره
19 اسفند 92 11:50
جانم عزیزمی ی ی ی ی ی ی ی