ارغوانارغوان، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 3 روز سن داره

ارغوان آرام جان

برای پاره ای از وجودم

1391/11/11 12:55
نویسنده : مامان فرشته
363 بازدید
اشتراک گذاری

عزیزترینم چند وقته وبلاگت رو به روز نکردم.آخه خونمون کار ساختمانی داشت ما هم 10 روز نبودیم .خونه مامان جون کلی بهت خوش گذشت.منم استراحت کردم .اما بابا مهدی خیلی سختی کشید.صبح اداره،بعدش بالا سر کارگرها .تازه ساعت 6 میامد برای نهار.

خلاصه عسلم مامان رو ببخش که این روزها سرش شلوغه.

راستی ارغوان ماشالاه بزرگ شدی و یواش یواش مامان و بابا میگی.تازه گاهی هم ننه و دده میگی.عزیزتر از جانم به جارو برقی علاقه زیادی داری و وقتی روشنش میکنم ذوق میکنی ها.الهی مامان فدات بشه.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

رویا و حمیدرضا
12 بهمن 91 1:14
وای خیلی جیگر ارغوان جونم. به مامانت بگو. تو رو بیاره خونه ما. فدات


مرسی رویا جونی.حتما